جدول جو
جدول جو

معنی خانه گرداب - جستجوی لغت در جدول جو

خانه گرداب
(نِ گِ)
موضعی است بفاصله 24500 گزی در شمال شهر قندهار بین خط 65 درجه و 45 دقیقه و 25 ثانیۀ طول شرقی و خط 31 درجه و 6 دقیقه و 48 ثانیۀ عرض شمالی. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ اَ کَ دَ / دِ)
آنکه از اسباب خانه توجه میکند. (ناظم الاطباء) ، نوکر. خدمتکار، مسرف. (ناظم الاطباء). کنایه از کسی که هرچه داشته باشد همه را پاک بباد دهد، خواه از آن خود باشد خواه از آن دیگر. مقابل خانه نگهدار. (از آنندراج) :
همه خوشه چینند و من دانه کار
همه خانه پرداز و من خانه دار.
نظامی.
مجردرو خانه پرداز باش
جوانمرد دنیابرانداز باش.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ /جِ گِ)
دهی است از دهستان رادکان بخش حومه شهرستان مشهد. این ده در جلگه قرار دارد با هوای معتدل، آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ فَ)
عالم آخرت. (ناظم الاطباء). سرای دیگر. آن دنیا. عقبی. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) :
هر که درین خانه شبی داد کرد
خانه فردای خود آباد کرد.
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ خَ)
تهی دست. (ناظم الاطباء). بدبخت. مظلوم. ستمدیده.
- امثال:
ظالم همیشه خانه خراب است.
، دشنام گونه ای است که گاه از روی شفقت و رقت و گاه از راه اعجاب و استحسان و گاه از راه غضب و خشم گویند، سبکبار. (ناظم الاطباء) ، دروغگو. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ / دِ)
کسی که در یک خانه قرار نگیرد و از این خانه به خانه دیگر رود، کوچه گرد. متحرک:
همی رفتند و می گفتند کاندرحسن فرد است این
مه سینه نشین است این نه ماه خانه گرد است این.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خانه خراب
تصویر خانه خراب
تهیدست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه خراب
تصویر خانه خراب
((~. خَ))
تهیدست، بدبخت، نوعی نفرین دال بر آرزوی بدبختی کسی، مقابل خانه آبادان
فرهنگ فارسی معین
تهی دست، مایه سوخته، مفلس، ورشکست، ورشکسته، خاکسترنشین، ویرانه نشین
فرهنگ واژه مترادف متضاد